به چند ماه قبل بر می گردیم. ابتدا ورود سه دستگاه از این اتومبیل با شایعه قیمت ۳ میلیاردی تیتر رسانه ها شد و چیزی نگذشت که بیش از ۶۰ دستگاه i8 مجوز ورود گرفت، اما به دلیل پایین بودن ارتفاع (بیش از حد مجاز استاندارد تعیین شده و غیرطبیعی بودن شکل باز شدن درهای آن) و عدم تایید از سوی نماینده ب ام و در کشورمان شماره گذاری نمیشد و عملا مبدل به خودرویی تزئینی برای نمایشگاه های اتومبیل شده بود.
i8 هر ماه افت قیمت در پی داشت و قیمت آن به یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان نیز رسید. البته در مورد قیمت i8 بحثهای متفاوتی وجود دارد ولی روشن ترین مسئله قیمت پایه جهانی ۱۳۶ هزار دلاری برای i8 است که با در نظر گرفتن ارز به نرخ متوسط ۳۵۰۰ تومان برای هر دلار قریب به ۴۷۵ میلیون تومان در مدل پایه ۲۰۱۵ و با در نظر گرفتن مسئله فناوری هیبرید که عوارض گمرک آن فقط ۴ درصد است و حساب کردن حمل و نقل و فرض سود دو گردش در دست فروشنده نهایتا ۸۰۰ میلیون تومان قیمت منطقی این خودرو است.
البته فراموش کردن تعداد محدود واردات i8 و زیبایی بی حد و مرز آن کمی بی انصافی است و قطعا در قیمت پایانی، تأثیر گذاشته است. برای عنوان این مطلب ناگاه جمله هیس! i8ها فریاد نمی زنند به ذهن خطور می کند که با توجه به مظلوم بودن i8 و معضلات شماره گذاری و همراه شدن قضیه هیبرید و بی صدا شتاب گرفتن i8 ها چندان بی ربط نیست.
روز تست فرا می رسد و با مالک جوان ۲۰ ساله i8 که فرصت راندن اولین طاووس با پلاک ملی را در اختیار دارد ملاقات می کنیم. در نمای جلو، این اتومبیل چهرهای عبوس دارد که در نگاه اول چشم های زیبای آن به همراه دی لایت باریک زیر چراغ های مشکی i18 و ترکیب پهنای بیحد و مرز بدنه با ارتفاع کم خودرو، شما را برای چند لحظه در بهت فرو خواهد برد.
جلو پنجره همان اصالت همیشگی بام و را حفظ کرده ولی این بار هیبریدی بودن خود را با نماد رنگ آبی مات زیبا مشخص کرده است. در موتور تمام فضای جلوی خودرو را به خود اختصاص داده و چراغ ها کاملا در زیر آن قرار دارند. قسمتی روی در موتور طراحی شده تا به وسیله آن موتور الکتریکی تهویه لازم را داشته باشد.
در موتور i8 از عقب و کنار برف پاک کن ها باز میشود و به سمت بالا صعود می کند، اما عملاشستی دسترسی به در موتور برای مالکین طراحی نشده بود که به توصیه کارخانه به دلیل وجود باتری قوی خودرو ممکن است باعث حادثه و برق گرفتگی شود و حتما باید توسط خود شرکت باز گردد.
طبق اخبار، یکی از ساکنین عرب حوزه خلیج فارس هنگام کنجکاوی همین مورد جان خود را از دست داده بود! البته از آنجایی که ما نیز نتوانستیم جلوی کنجکاوی خود را بگیریم به دنبال دکمه خلاص کردن در موتور گشتیم و بعد از جستجو در مدت زمان طولانی آن را پشت جکهای در خودرو پیدا کردیم.
دستگیره کوچکی بود که باید دو نفر به صورت هم زمان از طرفین درها، آن را می کشیدند تا ضامن در موتور خلاص شود.
در نمای جانبی درهای پروانه ای به همراهی قوس بی بدیل سقف و کشیدگی آن تا انتهای خودرو و فرم طراحی گلگیر عقب با تونل بادی برای بهتر شدن ضریب درگ و ارتقای آن به ۰/۲۶ cd از شاهکارهای طراحی بنيوت یاکوب» طراح اصلی خودروی 18 است. وجود رینگ ۵ پره ۲۰ اینچی که هرکدام از پرهها به ۳ شاخه تقسیم شده اند به همراه کالیپر ترمز مخصوص بانشان ابام و در هرچه فضایی کردن نمای جانبی نقش به سزایی داشته است.
در قسمت عقبی رکاب، قوسی را مشاهده خواهید کرد که باد را به سمت داخل و روی لاستیک هدایت می کند و باعث پیوست آن به جریان هوای زیر خودرو شده و از قسمت دیفیوزر عقب خارج خواهد شد.
این قسمت در i8 پایین ترین قسمت اتومبیل بوده و حتی اگر جلوی خودرو از روی چالهای ناخواسته عبور کند و مراقبت لازم به عمل نیاید، قسمت وسط و نزدیک به محور عقب روی زمین کشیده خواهد شد.
تفاوت نمای کناری سمت چپ خودرو با سمت راست آن این است که در سمت راننده دری کوچک برای اتصال برق شهری به خودرو، روی گلگیر جلو طراحی شده ولی در سمت راست خودرو، در باک روی گلگیر عقب و برای سوخت گیری بنزین قرار گرفته است.
موتور جلو این خودرو یک موتور الکتریکی کامل است که با یک گیربکس دو سرعته نیرو را به چرخهای جلو منتقل می کند. در عقب نیز یک پیشرانه ۳ سیلندر توربوشارژر دار ۱/۵ لیتری درست روی محور عقب خودرو قرار گرفته که با بالا دادن در تمام شیشه ای صندوق عقب با استفاده از ریموت، متوجه شدیم که این موتور هم همانند موتور جلوتحت تدابیر ش دید امنیتی قرار گرفته و پلمب شده است! موتور برقی کوچک دیگری هم در کنار این موتور بنزینی طراحی شده که با تلفیق این دو موتور در بخش عقب و قرار گرفتن گیربکس ۶ سرعته اتوماتیک برای انتقال نیرو به چرخهای عقب، تقریبا جایی برای گذاشتن یک چمدان هم در قسمت عقب نیست .
در نمای عقب، سپر کاملا پرحجم و عضلانی طراحی شده و دو خط مات آبی رنگ که پیشتر در قسمت جلوی خودرو به آن اشاره ش ده بود تلفیقی زیبا را با این نسل نو ب ام و سری آ فراهم آورده اند که در ابتدا از شبرنگ قرمز و چراغ دنده عقب طراحی شده روی سپر شروع شده و در نهایت با قوسی چشم نواز به قسمت زیرین هدایت شده است.
مهندسین با هوشمندی تمام به جای قرار دادن باله در انتهای در صندوق، دو بخش جالب را طراحی کرده اند که از کنار گلگیرهای عقب شروع شده و به بالای چراغ ها می رسد که باعث بهبود وضعیت آیرودینامیک i8 شده و فشار باد ایجاد شده در این تونل روی گلگیرهای عقب و انتهای خودرو اثر گذار است که موجب پایداری هرچه بیشتر می گردد.
وجود سامانه ارتباط با مشتریان بام و که البته در ایران کاربردی ندارد را هم روی سقف خودرو مشاهده می کنید. درهای 8 را باز می کنم. با کمی جستجو، ضامن در را در پشت قوسی که برای این کار تعبیه شده بود پیدا می کنم. یک فشار رو به بالا کافی است تا جکها کمک کرده و در را به سمت بالا هدایت کنند.
دور تا دور نشیمنگاه در خودرو با استفاده از فیبر کربن مقاوم شده با الیاف پلاستیکی معروف CFRP پوشش داده شده بود. این پوشش کل کابین خودرو را در بر گرفته و باعث مقاومت بالا در تصادفات شدید و صد البته کاهش وزن خودرو می شود که این روش در اغلب هایپرکارها استفاده می گردد.
با این حال وزن این خودرو ۱۹۸۵ کیلوگرم گزارش شده که عمده سنگینی آن بابت تجهیزات هیبریدی و باتری هایی است که در وسط قرار دارد تا باعث تعادل بهتر و تقسیم وزن مناسب تری شود. برای اولین ورود به س ختی سوار خودرو میشوم. رکاب بالاتر از نشیمنگاه صندلی قرار دارد و روش صحیح نشستن در i8 این است که ابتدا زاویه بدن خود را نسبت به خودرو معکوس قرار داده و از پشت نشیمنگاه خود را روی صندلی قرار دهید و سپس پاها را با کمی دشواری به داخل هدایت کنید. روی صندلی های تمام اسپرت i8 قرار می گیرم.
طراحی داشبورد خیره کننده است. اینجا همه چیز با نمای بیرونی خودرو تطبیق دارد. در وسط، یک مانیتور که با کمی قوس به سمت راننده قرار گرفته خود نمایی می کند.
دکمه استارت در سمت بالا و چپ کنسول وسط قرار گرفته که به هنگام خاموش بودن خودرو نوار چشمک زن قرمز ضعیفی دور آن پدیدار می گردد.
وقتی ریموت را در محفظه کناری آن و نزدیک به دکمه استارت قرار میدهید، نور قرمز چشمک زن پرنورتر میشود و بعد از استارت زدن به رنگ آبی تغییر پیدا می کند.
ماوس پد لمسی در جای همیشگی قرار گرفته که امکان تایپ و نوشتن حروف روی آن وجود دارد.
هر چند بعد کار با این مورد متوجه شدم قسمت لمسی آن فقط یک تکنولوژی است که زیاد کاربردی نیست. اهرم iDrive نیز همانند دیگر بام و ها این خودرو را همراهی می کند.
در زیر دکمه استارت کلیدی با نام eDrive قرار دارد که با فشردن آن خودرو به حالت تمام الکتریکی رفته و مسافتی معادل ۳۰ کیلومتر را با یک شارژ کامل باتری های خودرو میتوان طی کرد که برای استفاده روزانه با سرعت متعادل شهری کافی به نظر می رسد.
در زیر مانیتور، دریچه های تهویه و پایین تر از آن ادوات کنترل پخش دیسک قرار گرفته است. سمت چپ دکمه جفت فلاشر و دکمه سنسورهای ۳۶۰ خودرو قرار گرفته که با فعال کردن آن، خودرو هوشمندانه نسبت به موانع عکس العمل نشان داده و ترمز می کند که این مورد را نیز از سر کنجکاوی و به کمک یکی از دوستان جان بر کف، انجام داده و خودرو را با سرعت ۳۰ کیلومتر بر ساعت به عابر نزدیک می کنیم که خودرو هوشمندانه ترمز می کند.
با آشنایی و عادت کردن به فضای داخلی i8 دریافتم که علی رغم طراحی فضایی این خودرو، آن سفینه ای نیست که در تخیل همه با دیدن ظواهر پدیدار می شود و مشابه سایرهاست.
نکته جالب کنترل اتومبیل با اپلیکیشن موبایل اپل است که حتی به روشن کردن سیستم تهویه و روشن و خاموش کردن چراغ ها نیز دسترسی دارید.
بدین وسیله می توانید چند دقیقه قبل از ورود به خودروی خود و از راه دور کولر را روشن کرده تا در هنگام ورود خودروی شما خنک و دلپذیر باشد.
نکته حائز اهمیت نحوه باز شدن درها از داخل است. بر بالای دستگیره ها دکمهای برقی قرار دارد که با فشردن آن ضامن در آزاد شده و می توانید با یک فشار ساده در را به بالا هدایت کنید.
شاید برایتان این سوال پیش بیاید که اگر اتفاقی برق خودرو در دسترس نبود تکلیف باز کردن چیست؟ این مورد هم به راحتی قابل حل است.
مهندسان بام و یک دستگیره را درست در کنار شانه شما روی در طراحی کرده اند که با کشیدن آن به صورت دستی سیمی پدیدار می شود که مستقیما به ضامن در متصل است و آن را آزاد می کند.
این خودرو را کوپه ۲+۲ مینامند، زیرا دو ردیف صندلی برای سرنشینان عقب نیز طراحی شده است. صندلی جلو را با استفاده از شستی قرار داده شده در عقب پشت سری ها میخوابانم.
اگر نحوه سوار شدن به صندلی جلو را دشوار در نظر بگیریم، در این صورت سوار شدن بر ردیف عقب غیر ممکن به نظر میرسد زیرا فضا کم وتا حدودی برای سرنشین غیر کاربردی است.
برای پیاده شدن از ردیف عقب دستهایم را به سمت دوستی که در بیرون خودرو قرار داشت دراز می کنم و به سختی از خودرو بیرون می آیم.
نوبت به انجام بخش هیجان انگیز کار می رسد. ریموت را از مالک تحویل گرفته و استارت میزنم. خودرو بدون هیچ صدایی روشن میشود. مانیتور آبی رنگ پشت آمپر همه اطلاعات را در خود جای داده است
با فشار دادن کلید برقی آزاد کردن دستی ترمزها رو به پایین و قرار دادن اهرم روی حالت درایو شروع به حرکت می کنم. با توجه به زمان تست (وسط هفته) به ترافیک شهری برخورد می کنیم. هنگام رانندگی در حالت الکتریکی خودرو هیچ صدایی ندارد. دید اطراف توسط آینهها کافی به نظر می رسید که علاوه بر آن قسمت خالی در بخش عقب موجب دید عقب هم میشد. آینه وسط هم با شیشه عقب مطابقت داشت و ابعاد خودرو در طی مسیر و جا باز کردن بین حرکتهای نامنظم خودروهای دیگر و موتورسیکلت ها که بعضی مواقع بیش از حد به اتومبیل نزدیک میشدند قابل کنترل بود. سامانه نمایشگر س ربالا کار خود را به خوبی انجام میداد و اطلاعات ضروری از جمله سرعت روی شیشه جلو نقش میبست. جایگاه نشستن راننده درست در مرکز ثقل خودرو و دیدجلو واطراف، کافی و رضایت بخش بود.